ارسلان آقاخانی؛ محمد رضا حسینی بهشتی؛ شمس الملوک مصطفوی
دوره 19، شماره 2 ، دی 1400، ، صفحه 1-20
چکیده
ایمانوئل کانت در نقد نیروی حکم عملکرد منطقی حکم ذوقی را بر حسب مؤلفههای کیفیّت، کمیّت، نسبت و جهت صورتبندی کرده است. وی در تبیین کیفیّت حکم ذوقی، خرسندی و ناخرسندیِ بیعلقه را متعلق قوۀ ذوق معرفی ...
بیشتر
ایمانوئل کانت در نقد نیروی حکم عملکرد منطقی حکم ذوقی را بر حسب مؤلفههای کیفیّت، کمیّت، نسبت و جهت صورتبندی کرده است. وی در تبیین کیفیّت حکم ذوقی، خرسندی و ناخرسندیِ بیعلقه را متعلق قوۀ ذوق معرفی میکند و از این حیث امر زیبا و حکم مربوط به آن را از خوشایندی علقهمند حاصل از مطبوع و خیر متمایز میسازد. با وجود اینکه کانت معنای علقه را در حوزۀ نقد عملی تبیین کرده است، لیکن در نقد سوم، علقه را «خرسندی از وجود متعلق» تعریف مینماید. چنین تعریفی هرگونه امکان ارتباط خرسندی حاصل از امر زیبا با قوۀ میل را نفی میکند. با این حال، وی در بندهای 41 و 42 نقد سوم، امکان «علقۀ تجربی و ذهنی به امر زیبا» را مطرح میسازد. تمایل به تکرار مواجهه با امر هنری و نیز زیبایی طبیعت از سویی، و احساس خرسندی بیعلقه نسبت به وجود متعلق از سوی دیگر، تناقضی ظاهری در نسبت علقه با امر زیبا پدید میآورد. پژوهش پیش رو در نظر دارد با تشریح معنای علقه و توجه به فرآیند داوری حکم ذوقی، پیچیدگی احتمالی در قرائت تعریف کانت از «علقه» و امکان پیوند آن با امر زیبا در زیباشناسی وی را رفع کند یا دستکم روشنتر سازد.