احمد رحمانیان؛ علی اکبر احمدی
دوره 15، شماره 1 ، خرداد 1396، ، صفحه 15-36
چکیده
نلسون گودمن، در 1956، یک نظریهی نومینالیسم مرئولوژیکی وضع میکند، که طبق آن وجود چیزی جز فردهای انضمامی تصدیق نمیشود. این مقاله، که به بررسی رابطهی زیباییشناسی با نومینالیسم در فلسفهی گودمن ...
بیشتر
نلسون گودمن، در 1956، یک نظریهی نومینالیسم مرئولوژیکی وضع میکند، که طبق آن وجود چیزی جز فردهای انضمامی تصدیق نمیشود. این مقاله، که به بررسی رابطهی زیباییشناسی با نومینالیسم در فلسفهی گودمن میپردازد، نشان میدهد که زیباییشناسی گودمن یک زیباییشناسی نومینالیستی است. این ادعا از طریق بررسی نظریههای گودمن در مسائلِ تعریف هنر، محتوای هنر، و ارزش هنر توجیه میشود: (1) در مسئلهی تعریف، هنر ازطریق بعضی ویژگیهای نحوی و معنایی آثار هنری تعریف میشود، اما چنین نیست که این ویژگیها، ذاتی یا فصل ممیز هنر باشند؛ (2) در مسئلهی محتوا، در خصوص بازنمایی کلیات و ناموجودها و نیز در خصوص بیان، به جای فرض قلمروی وجودشناسانهای غیر از جهان فردها به منزلهی مرجع آثار هنری، ارجاع این آثار از طریق دلالت و تمثل همچنان به فردهای انضمامی است؛ (3) در مسئلهی ارزش، اگرچه شناخت به منزلهی ارزش هنری مشترک میان همهی آثار هنری دانسته میشود و رابطه ای درونی با آنها دارد، خاصِ آثار هنری نیست. از این رو، نمیتواند یک کارکرد ذاتی هنر باشد. این عدم تخطی زیبایی شناسی گودمن از نومینالیسم، خود، نتیجهی رعایت الزامات نومینالیسم در نظریهی نظامهای نمادی است، نظریهای که گودمن مسائل زیباییشناسی را در چارچوب آن پاسخ میدهد