%0 Journal Article %T شأن وجودشناختی هنر و صنعت نزد هیدگر %J فلسفه %I دانشکده ادبیات وعلوم انسانی %Z 2008-1553 %A سوزن کار, مرجانه %A ریخته گران, محمدرضا %A مصطفوی, شمس الملوک %D 2019 %\ 08/23/2019 %V 17 %N 1 %P 69-87 %! شأن وجودشناختی هنر و صنعت نزد هیدگر %K هنر %K صنعت %K وجود %K تخنه %K پوئسیس %K گشتل %R 10.22059/jop.2019.74463 %X در مقام تعریف غالبا صنعت را مجموعه ابزار و وسایلی می­دانیم که توسط صنعتگر تولید شده است. همچنین است نگاه­مان به هنر؛ مجموعه آثاری همچون نقاشی، شعر و غیره که هنرمند آن­ها را به وجود آورده است. در نگرشی موجودشناسانه تعریف­های انسان­مدار از این قبیل صحیح هستند، اما اگر در پی ذات یا حقیقت چیز­ها باشیم و بخواهیم شأن وجودشناسانه آن­ها را تعیین کنیم تعریف­های صحیح کافی نیستند؛ چرا که ذات هر چیز عبارت است از آن­چه امکان داده تا آن چیز همان که هست باشد. بر این اساس، ذات صنعت و هنر نمی­­تواند تنها از شخص صنعتگر یا شخص هنرمند و نیز از دست­ساخته­های آن­ها تعین پذیرفته باشد. در این نوشتار تلاش شده تا شأن وجودشناختی هنر و صنعت بر اساس نسبت انسان با وجود از نگاه هیدگر معلوم گردد؛ و با در نظر گرفتن این نکته که وی دوره­های گوناگون تاریخ را اعصار وجود می­داند و معتقد است وجود در اعصار گوناگون به انحاء متفاوت از جمله پوئسیس و گشتل خود را مکشوف کرده است، به این پرسش پاسخ داده شود که چرا این متفکر دوران یونان باستان را عصر هنر و روزگار کنونی را عصر صنعت نامیده است. %U https://jop.ut.ac.ir/article_74463_f7ff5f49589c7a6338b3ca663226e8e8.pdf