ORIGINAL_ARTICLE
زن و زیبایی از نظر ابن عربی
این مقاله به تبیین نگاه ابنعربی به زن به عنوان مظهر جمال الهی اختصاص دارد. نگاه وی از نظر عرفانی، کامل ترین و عمیق ترین آراء در میانِ عرفایِ پیش و حتی پس از خودست. از نظر شیخ اکبر انسان چه زن و چه مرد از عشق الهی و از اسم جمیل الهی سرچشمه گرفته و همه موجودات مظهر جمال خداوند هستند اما زن مهمترین و کاملترین مظهر این جمال است. زن و مرد در اصل انسانیت با هم برابرند و انسانیت حقیقی میان این دو گروه انسانی، جامع و مشترک است. ذکورت و انوثت امری عارضی بوده و هر کمال ممکن برای مرد، برای زن نیز ممکن است. زنان از هیچ کمال و مرتبه ای مهجور نبوده چنانکه حتی در مرتبه والای ولایت و قطبیت که در نظر ابن عربی در مرتبه ای ورای نبوت است، میباشند. زن آیینهای است که مرد در آن خود را میبیند و با عشق به او، به حق عشق میورزد و این عشق او را به مبدئی که از آن خلق شده و همان اصل و هستی اوست میرساند. ابنعربی حضور و وجود زنان را در نظام ارشادی و عرفانی خود لازم دانسته و بدون وجود زنان این نظام عرفانی را ناقص میشمارد. این مقاله نیز در پی آن است که جایگاه زن را در نظام هستیشناختی عرفانی ابنعربی تبیین نماید.
https://jop.ut.ac.ir/article_65715_4152f1e6ea60b39d6adbddbcba0514ec.pdf
2017-05-22
1
13
10.22059/jop.2018.135876.1006131
عشق
زیبایی
زن
ابن عربی
جمال
محمود رضا
اسفندیار
mhmoodrezaesfandiar@gmail.com
1
دانشیار گروه ادیان و عرفان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری مجتمع یادگار امام (ره)
AUTHOR
سیمین
مولایی بیرگانی
simin.molaei.birgani@gmail.com
2
دانشجوی دکتری فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر ری مجتمع یادگار امام (ره)
LEAD_AUTHOR
آسین پالاسیوس، میگوئل(1385)، زندگی و مکتب ابن عربی، ترجمه حمیدرضا شیخی، چاپ اول، تهران: اساطیر.
1
افراسیاب پور، علی اکبر (1380)، زیباپرستی در عرفان اسلامی، چاپ اول،تهران: طهوری.
2
ابنعربی، محی الدّین (1383) ،کشف المعنی عن سرّ اسما الله الحسنی، ترجمه و شرح علی زمانی قمشهای، قم : مطبوعات دینی.
3
ابنعربی، محی الدین (1385/الف)، فتوحات مکیّه، ترجمه محمد خواجوی، چاپ دوم، تهران: مولی.
4
ابنعربی، محی الدّین (1385/ب)، فصوص الحکم، ترجمه و توضیح محمد علی موحد به همراهی صمد موحد، تهران: نشر کارنامه.
5
ابنعربی، محی الدّین (1388) ،اندوه های زندانی، ترجمه گل بابا سعیدی، تهران: جامی.
6
ابنعربی، محی الدّین (1388)، روح القدس در نصیحت نفس، ترجمه مسعود انصاری، تهران: جامی.
7
ابنعربی، محی الدّین (1393) ، حجاب هستی چهار رساله الهی (احدیت، قربت، حجب، شق الجیب)، ترجمه گل بابا سعیدی، تهران: زوّار.
8
چیتیک، ویلیام (1390)، طریق عرفانی معرفت از دیدگاه ابنعربی، ترجمه مهدی نجفی افرا، تهران: جامی.
9
حکمت، نصرالله (1394)، حکمت و هنر در عرفان ابنعربی (عشق، زیبایی و حیرت)، چاپ چهارم، تهران: موسسه تألیف.
10
شعرانی، عبدالوهاب (1390)، طلای سرخ گزارشی از اندیشه های عارف نامدار ابن عربی در فتوحات مکیه، ترجمه دکتر احمد خالدی، چاپ دوم، تهران: سروش.
11
غراب، محمود (1392)، عشق و عرفان از دیدگاه ابنعربی، ترجمه سید محمد رادمنش، چاپ چهارم، تهران: جامی.
12
قیصری، داوود بن محمود (1387)، شرح قیصری بر فصوص الحکم ابن عربی، ترجمه و شرح محمد خواجوی، چاپ اول، تهران: مولی.
13
کُربن، هانری (1383)، تخیّل خلاق در عرفان ابنعربی، ترجمه انشأالله رحمتی، چاپ اول ،تهران: جامی.
14
Mayhew, Robert (2004), The Female in Aristotle's Biology:Reason or Rationalization, Chicago: University of Chicago Press.
15
ORIGINAL_ARTICLE
زیبایی شناسی گودمن: نومینالیستی یا غیرنومینالیستی؟
نلسون گودمن، در 1956، یک نظریهی نومینالیسم مرئولوژیکی وضع میکند، که طبق آن وجود چیزی جز فردهای انضمامی تصدیق نمیشود. این مقاله، که به بررسی رابطهی زیباییشناسی با نومینالیسم در فلسفهی گودمن میپردازد، نشان میدهد که زیباییشناسی گودمن یک زیباییشناسی نومینالیستی است. این ادعا از طریق بررسی نظریههای گودمن در مسائلِ تعریف هنر، محتوای هنر، و ارزش هنر توجیه میشود: (1) در مسئلهی تعریف، هنر ازطریق بعضی ویژگیهای نحوی و معنایی آثار هنری تعریف میشود، اما چنین نیست که این ویژگیها، ذاتی یا فصل ممیز هنر باشند؛ (2) در مسئلهی محتوا، در خصوص بازنمایی کلیات و ناموجودها و نیز در خصوص بیان، به جای فرض قلمروی وجودشناسانهای غیر از جهان فردها به منزلهی مرجع آثار هنری، ارجاع این آثار از طریق دلالت و تمثل همچنان به فردهای انضمامی است؛ (3) در مسئلهی ارزش، اگرچه شناخت به منزلهی ارزش هنری مشترک میان همهی آثار هنری دانسته میشود و رابطه ای درونی با آنها دارد، خاصِ آثار هنری نیست. از این رو، نمیتواند یک کارکرد ذاتی هنر باشد. این عدم تخطی زیبایی شناسی گودمن از نومینالیسم، خود، نتیجهی رعایت الزامات نومینالیسم در نظریهی نظامهای نمادی است، نظریهای که گودمن مسائل زیباییشناسی را در چارچوب آن پاسخ میدهد
https://jop.ut.ac.ir/article_65717_15e1c4fdb76d0e5fa43a07cd3d629b41.pdf
2017-05-22
15
36
10.22059/jop.2018.221763.1006240
نومینالیسم
فرد
تعریف هنر
بازنمایی
بیان
ارزش هنر
احمد
رحمانیان
ahmad.rahmanian@ut.ac.ir
1
دانشجوی دکتری فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی
LEAD_AUTHOR
علی اکبر
احمدی
a.a.ahmadi.a@gmail.com
2
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی
AUTHOR
Elgin, C. Z., 1983, ‘With Reference to Reference’, U.S.: Hackett.
1
__________, 1991, ‘Sign, Symbol, and System’, Journal of Aesthetic Education, Vol. 25, No. 1.
2
__________, 2009, ‘Nelson Goodman’ in Davies, S. & others, ‘A Companion to Aesthetics’, U.S.: Blackwell Publishing.
3
Goodman, N., 1941, ‘The Calculus of Individuals’, The Journal of Symbolic Logic, vol. 5, no. 2, pp. 45-55.
4
___________,1947, (with Quine, W. V.) ‘Step Towards a Constructive Nominalism’, The Journal of Symbolic Logic, vol. 12, no. 4, pp. 105-22.
5
__________, 1951, ‘Structure of Appearance’, U.S.A.: Reidel Publishing Company.
6
__________, 1956, ‘A World of Individuals’, in ‘The Problem of Universals’, Notre Dame, Indiana, pp. 18-23.
7
__________, 1958, ‘On Relations that Generate’, Philosophical Studies, IX, 65-66.
8
__________, 1968, ‘Languages of Art: An Approach to a Theory of Symbols’, Indianapolis: The Bobbs-Merrill Company.
9
__________, 1978, ‘Ways of Worldmaking’, Indianapolis: Hackett Publishing Company.
10
__________, 1981, ‘Routes of Reference’, Critical Inquiry, Vol. 8, No. 1, pp. 121-132.
11
__________, 1988, (with Elgin, C. Z.), ‘Reconceptions in Philosophy and Other Arts and Sciences’, London: Routledge.
12
Graham, G., 1997, ‘Philosophy of the Arts: An Introduction to Aesthetics’, U.K.: Routledge.
13
Lewis, D., 1991, ‘Parts of Classes’, Basil Blackwell Press.
14
ORIGINAL_ARTICLE
گذر از وحدت تشکیکی به تشکیک وحدت و ربط ذات الهی به احدیت
تبیین کثرت و ارتباط آن با وحدت از کهنترین مسائل عرفان و فلسفه است. مشائیان در ربط کثرت به وحدت از قاعده الواحد و سلسله طولی علل، مدد گرفتهاند. عرفا کثرت را با تشکیک در مظاهر و با ارجاع به واحدیت توضیح دادهاند. حکمت متعالیه در دیدگاه نهایی خود با گذر از تشکیک خاصی و پذیرش تشکیک اخص به تبیین عرفانی در ربط کثرت به وحدت پرداخته است. به نظر میرسد تشکیک خاص و اخص در اتصال نهایی کثرت به وحدت توفیق کامل نیافته است. در این مقاله با روش تحلیلی نشان دادهایم که می توان با تصویر نحوه دیگری از تشکیک که با وجوب وجود منافی نبوده بلکه مؤکد وجوب و وحدت است، تبیینی از ارتباط احدیت با ذات الهی ارائه نمود. در این نگاه اساساً تشکیک از وجود به وحدت منتقل شده و برای وحدت قابلیتی لحاظ شده که نوعی تشکیک در ظهور وبطون را پذیراست، میتوان آن را در عالم وجوبی فرض نمود و منشأ کثرت اندماجی در احدیت تلقی کرد. این نظریه، قابل جمع با دیدگاه حکما و صدرا و عرفا را بوده و تبیینی نو از این مسأله به شمار میآید.
https://jop.ut.ac.ir/article_65719_ec1b49ff0b39ab17e4b98b0407202e23.pdf
2017-05-22
37
54
10.22059/jop.2018.232472.1006278
احدیت
واحدیت
عرفان
اعیان ثابته
فلسفه
کثرت
غلامعلی
مقدم
gh1359@gmail.com
1
دانش آموخته دکتری فلسفه دانشگاه علوم اسلامی رضوی
LEAD_AUTHOR
حسین
غفاری
hghafari@ut.ic.ir
2
دانشیارگروه فلسفه دانشگاه تهران
AUTHOR
ابن ترکه (1360)، صائن الدین على بن محمد، تمهید القواعد، تصحیح جلال الدین آشتیانى، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و آموزش عالى.
1
ابن سینا (1400)، رسائل ابن سینا، قم، انتشارات بیدار.
2
ابن سینا (1404/الف)، التعلیقات، تحقیق عبد الرحمن بدوى، بیروت، انتشارات مکتبة الاعلام الاسلامى.
3
ابن سینا (1404/ب)، الهیات شفا، تصحیح سعید زاید، قم، مکتبة آیة الله المرعشى.
4
ابن سینا (1379)، النجاة، مقدمه محمد تقى دانش پژوه، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، .
5
ابن عربى (1370)، محى الدین، فصوص الحکم، قم، انتشارات الزهراء (س).
6
ارشد ریاحی، علی (1389)، مراتب وجود در آثار ملاصدرا و علّامه طباطبایی، فصلنامه علمی تخصصی علامه، سال دهم شماره 25.
7
اسفراینى نیشابورى (1383)، فخر الدین، شرح کتاب النجاة، مقدمه حامد ناجى اصفهانى، تهران، انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگى.
8
برهانی فر، محمد حسن؛ قربانی آندرهسی، معصومه (1388)، بررسی تطبیقی تشکیک وجود با وحدت شخصی وجود در حکمت متعالیه فصلنامه حکمت و فلسفه، شماره دوم.
9
جوادی آملی، عبدالله (1387)، عین نضّاخ (تحریر تهمید القواعد)، قم، انتشارات مرکز نشر اسراء.
10
جوادی آملی، عبدالله (1383)، سرچشمه اندیشه، قم، انتشارات مرکز نشر اسراء.
11
جوادی آملی، عبدالله (1386)، رحیق مختوم، قم، نشر اسراء.
12
رحیمیان، سعید (1388)، مبانی عرفان نظری، تهران، انتشارات سازمان مطالعه و تدوین کتب.
13
سبزوارى، ملا هادی (1379)، شرح المنظومه، تصحیح حسن زاده آملى، تهران، انتشارات نشر ناب.
14
سید هاشمی، محمد اسماعیل (1390)، آفرینش و ابعاد فلسفی آن، چاپ اول، قم، انتشارات بوستان کتاب.
15
صدر المتالهین شیرازی، محمد ابن ابراهیم (1981 )، الحکمة المتعالیة فى الاسفار العقلیة الاربعة، بیروت، انتشارات دار احیاء التراث العربی.
16
علوی، احمد بن زین العابدین (1376)، شرح کتاب القبسات، تحقیق حامد ناجى، تهران، انتشارات موسسه مطالعات اسلامى.
17
فارابی، ابونصر (1371)، عیون مسائل النفس، تصحیح حسن زاده آملی، تهران، انتشارات امیر کبیر.
18
فناری، محمد بن حمزه (1374)، مصباح الأنس، تصحیح محمد خواجوى، تهران، انتشارات مولى.
19
قونوی، صدر الدین محمد (1371)، النصوص، تصحیح سید جلال الدین آشتیانى، تهران، انتشارات مرکز نشر دانشگاهى.
20
قونوی، صدر الدین محمد (2010)، مفتاح الغیب ( مصباح الأنس)، تصحیح عاصم ابراهیم الکیالی، بیروت، انتشارات دار الکتب العلمیه.
21
قیصرى رومى، محمد داوود (1375)، شرح فصوص الحکم، تحقیق سید جلال الدین آشتیانى، تهران، انتشارات علمى و فرهنگى.
22
کربلایی، سید احمد (1410)، توحید علمی و عینی در مکاتیب حکمی و عرفانی، تهران، انتشارات حکمت.
23
لوکری، ابوالعباس (1373)، بیان الحق بضمان الصدق، تحقیق سید ابراهیم دیباجى، تهران، انتشارات موسسه بین المللى اندیشه و تمدن اسلامى.
24
موسوی بایگی، محمد (1389)، نحوه صدور کثرت بر مبنای حکمت اشراق، مجله فلسفه، سال سی و هشتم، ، شماره 2، از صفحه 175 تا 197.
25
یزدانپناه، یدالله (1389)، عالم عقول از منظر ابن سینا و شیخ اشراق، مجله معرفت فلسفی، شماره 30، از صفحه 11 تا 42.
26
ORIGINAL_ARTICLE
شیوة دیالکتیکی سقراط در مواجهه با تعریف دینداری و تأثیر آن برتثبیت عقیده پیرس
بازشناسی عقاید و باورهای صحیح از خطا وکافی از ناکافی، یکی از دلمشغولیهای عمده فلاسفه است. در این مقاله از آرای دو تن از فلاسفهای که در این مورد به بحث پرداختهاند سخن به میان خواهد آمد. پیرس، مؤسس پراگماتیسم در قرن بیستم، از چهار روش تثبیت عقیده سخن میگوید: جزمی، سلطه جو، پیشینی و علمی. وی پس از معرفی و ذکر محاسن و معایب این روشها، در پایان، روش علمی را به عنوان روش برتر برمیگزیند. از آنجا که پیرس خود اذعان دارد اندیشهاش، به طور کلی، تحت تأثیر افکار سقراط شکل گرفته است بر آن شدیم تا، فارغ از مباحث دیگر، اثرپذیری پیرس را از سقراط در بحث انواع تعریف در دیالکتیکهای سقراطی پیگیری کرده و نشان دهیم چگونه، به قول پیرس، پراگماتیسم، گویی واقعاً فلسفه سقراط است. در بررسی نظر سقراط، از شیوه دیالکتیکی او برای رسیدن به تعریف کلی بهره بردهایم که در رساله دینداری یا اثوفرون افلاطون به کار گرفته شده است.
https://jop.ut.ac.ir/article_65720_590cf5702b162fa157418a22af1c331a.pdf
2017-05-22
55
74
10.22059/jop.2018.240237.1006302
: پیرس
سقراط
دیالکتیک
پراگماتیسم
تثبیت عقیده
رساله دینداری
سعیده
کوکب
skowkab@gmail.com
1
استادیار گروه فلسفه دانشگاه تهران
LEAD_AUTHOR
عطیه
زندیه
zandieh2007@yahoo.com
2
استادیار گروه فلسفه و حکمت اسلامی دانشگاه شهید مطهری
AUTHOR
ارسطو (1379)، متافیزیک (مابعدالطبیعه) ارسطو، ترجمه شرف الدین خراسانی، تهران، حکمت، یک جلدی، چاپ دوم.
1
اسکفلر، اسرائیل، (1366)، چهار پراگماتیست، ترجمه حسن حکیمی، تهران: نشر مرکز.
2
اعلم، امیر جلالالدین، (1378)، فیلسوفان یونان و روم ، (از دانشنامه ملخص فلسفه و فیلسوفان غرب)، تهران: بوستان توحید.
3
افلاطون (1380)، دورة آثار افلاطون، ترجمة محمد حسن لطفی، تهران، خوارزمی، 4 جلدی، چاپ سوم.
4
جیمز، ویلیام، (1370)، پراگماتیسم، ترجمه عبدالکریم رشیدیان، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی.
5
کاپلستون، فردریک (1368)، تاریخ فلسفه یونان و روم، ترجمه سید جلال الدین مجتبوی، تهران، علمی و فرهنگی و سروش، 9 جلدی، چاپ دوم.
6
گاتری، دبلیو. کی. سی. (1378)، تاریخ فلسفه یونان: افلاطون، ترجمة حسن فتحی، تهران، فکر روز.
7
گمپرتس، تئودور (1375)، متفکران یونانی، ترجمة محمدحسن لطفی، تهران، خوارزمی، 3 جلدی.
8
یگر، ورنر (1376)، پایدیا، ترجمة محمدحسن لطفی، تهران: شرکت انتشارات خوارزمی، 3 جلدی.
9
Gallie, W.B. (1952), Peirce and Pragmatism, Edinburgh.
10
Hartshorne, Charls, P. Weiss, and A. Burks eds. (1931), Collected Papers of Charls Sanders Peirce, 8 vols, Cambridge, MA: Belknap press of Harvard
11
Peirce, C.S. (1877.), “The Fixation of Belief”, in Winer, Philip. (1958), Charles s. Peirce: selected Writings, New York: Dover (91-113).
12
_________ (1905), “What Pragmatism Is”, in Winer, Philip, (1958), Charles s. Peirce: selected Writings, New York: Dover, (180-203).
13
_________(1878), “How to Make Our Ideas Clear”, in Winer, Philip, (1958), Charles s. Peirce: selected Writings, New York: Dover (113-137).
14
Rorty, Richard (1980), Philosophy and the Mirror of Nature, Basil Blackwell.
15
Wennerberg, Hjalmar (1962), The Pragmatism of C.S. Peirce, CopenHagen, Cwk Gleerup Lund, CopenHagen.
16
17
ORIGINAL_ARTICLE
رابطه هنر و اخلاق در فلسفه ارسطو
از آنجا که ارسطو، در هر دو زمینة اخلاق و هنر دارای رسالاتی مستقل است، لذا مطالعة آن دو و توجه به رویکرد اخلاقی در هنر از مباحثی است که غالب شارحان فلسفة ارسطو به نحوی از انحا به آن پرداختهاند. اما نظریات ایشان دارای اختلافات و بعضاً تناقضات آشکار با یکدیگر، و گاه حتی در تقابل با آرای ارسطو است. این نکته را میتوان از یکسو ناشی از مفقود شدن بخشی از رسالة فن شعر و دیگر آثار ارسطو و از سوی دیگر، به دلیل اختلاط دو نوع حکمت عملی و ابداعی دانست؛ از آنجا که در رسالات ارسطو پیوند حکمت عملی و اخلاق بدیهی است؛ لذا این ارتباط به حکمت ابداعی و اخلاق نیز تسرّی یافته است. همچنین در تبیین مفهوم کاتارسیس، ارسطو دو نوع هدف اخلاقی و آموزشی در هنر را از یکدیگر تفکیک نموده و کاتارسیس را صرفاً مربوط به گونة پر شور و شوق و برانگیزانندة هنر دانسته است و نه گونة اخلاقی آن. نوشتار حاضر پس از بیان کلیات آرای ارسطو در باب هنر و اخلاق، روشن میکند که بر خلاف آنچه غالب شارحان ارسطو در ادوار مختلف تاریخی عنوان داشتهاند، نگاه ارسطو به هنر نگاهی مستقل از فواید مادی و اخلاقی است.
https://jop.ut.ac.ir/article_65721_e403555dc03a881551bc838c8bee03c4.pdf
2017-05-22
75
93
10.22059/jop.2018.229223.1006273
ارسطو
رابطه اخلاق و هنر
کاتارسیس
فلسفة هنر ارسطو
مینا
محمدی وکیل
minavakil@gmail.com
1
استادیار گروه نقاشی دانشگاه الزهرا
LEAD_AUTHOR
ارسطو (1343): فن شعر، ترجمة عبدالحسین زرینکوب، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، چاپ دوم.
1
ارسطو (1948): نامة ارسطوطالیس دربارة فن شعر، ترجمه یونانی به فارسی سهیل افنان، لندن، انتشارات لوزاک.
2
استراترن، پل (1380): آشنایی با ارسطو، ترجمة شهرام حمزهای، تهران، نشر مرکز.
3
راس، دیوید (1377): ارسطو، ترجمة مهدی قوام صفری، تهران، انتشارات فکر روز.
4
زرینکوب، عبدالحسین (1382): ارسطو و فن شعر، چاپ چهارم، تهران، انتشارات امیرکبیر.
5
ضیمران، محمد (1388): فلسفة هنر ارسطو، تهران، فرهنگستان هنر، چاپ دوم.
6
فارابی، ابونصر (1353): هماهنگی افکار دو فیلسوف «افلاطون و ارسطو» ترجمه و شرح عبدالمحسن مشکوهالدینی، تهران، شورای عالی فرهنگ و هنر.
7
کرول، نوئل (1392): هنر و قلمرو اخلاق، ترجمة محسن کرمی، تهران، نشر ققنوس.
8
مک اینتایر، الدسیر (1374): «پایان فضیلت یا نقد تفکر اخلاقی جوامع معاصر»، مجله معرفت، شماره 13، ترجمه محمدعلی شمالی، صص89-82.
9
مگی، بریان (1372): فلاسفة بزرگ، آشنایی با فلسفه غرب، ترجمه عزتالله فولادوند، تهران، انتشارات خوارزمی، چاپ اول.
10
هیوم، دیوید (1392): کاوش در مبانی اخلاق، ترجمة مرتضی مردیها، انتشارات مینوی خرد، تهران.
11
Adkins, Arthur (1966), “Aristotle and the Best Kind of Tragedy”, Classical Quartely, 16, 1: 78 – 102.
12
Aristotle (1902), Poetics, edited with critical notes and a translation by S. H. Bucher, third edition revised London & New York: Macmillan.
13
Aristotle (1920), Politics, trans. by Benjamin Jowett, Oxford: Clarendon. Aristotle (2000), Nicomachean Ethics, trans. and ed. by Roger Crisp, Cambridge: Cambridge University Press. Brunius, Teddy (1973), Catharsis, in Dictionary of the History of Ideas, Ed.-in-Chief Philip Wiener, 264-270, New York: Ch. Scribner’s Sons.
14
Devereux, G. (1970), The Structure of Tragedy and the Structure of the Psyche in Aristotle’s Poetics, in Psychoanalysis and philosophy: Essays in Memory of Ernest Jones, ed. by C. Hanly and M. Lazerowitz, New York: International Universities Press.
15
Eden, K. (1982), Poetry and Equity: Aristotle’s Defense of Fiction, Traditio, 38: 17 – 43.
16
Else, G. F. (1938), Aristotle on the Beauty of Tragedy, Harvard studies in Classical philology 49: 179 -204
17
Else, G. F. (1957), Aristotle’s Poetics: The Argument, Cambridge, MA: Harvard University Press.
18
Golden, L. (1976), The Clarification Theory of Katharsis, Hermes, 104: 437 – 52.
19
Halliwell, S. (1986), Aristotle’s Poetics, Chapel Hill: University of North Carolina Press.
20
Kraut, Richard (2014), Aristotle's Ethics, in The Stanford Encyclopedia of Philosophy, ed. By Edward N. Zalta, URL = <https:// plato.stanford.edu/entries/aristotle-ethics>.
21
Lear, J. (1988), Katharsis, Phronesis, 33: 297 – 326.
22
Mill, John Stuart (1863), Utilitarianism, London, Parker, Son, and Bourn.
23
Nehamas, A. (1992), Pity and Fear in the Retoric and the Poetics, in Essay on Aristotle’s Poetics, ed. By A. Rorty, Princeton, NJ, Princeton University Press.
24
Nussbaum, M. C. (1986), The Fragility of Goodness: Luck and Ethics in Greek Tragedy and Philosophy, Cambridge: Cambridge University Press.
25
Packer, M. (1984), The Conditions of Aesthetic Feeling in Aristotle’s Poetics, British Journal of Aesthetics, 24: 138 – 48.
26
Pappas, Nikolaos (2001), Aristotle , in The Routledge Companion to Aesthetics, ed. by Berys Gaut and Dominic Mclver Lopes, 15 – 26, London and New York, Routledge.
27
Rorty, A. (ed.) (1992), Essays on Aristotle’s Poetics, Princeton, NJ, Princeton University Press.
28
Ross, Sir David (1995), Aristotle, Sixth Edition, , London and New York, Routledge.
29
Zeller, E. (1897), Aristotle and the earlier Peripatetics, London: Longman.
30
ORIGINAL_ARTICLE
معنای زندگی در موقعیت مرگ از منظر ویتگنشتاین با استفاده از نظریه پردازی داده بنیاد
تحلیل فلسفی-تجربی از معنای زندگی در موقعیت مرگ ناظر به حضور در جنگ، با تکیه بر گفتهها و کنشهای عملی ویتگنشتاین موضوع این پژوهش است. روش استخراج و تحلیل دادههای مرتبط با مسئله تحقیق، نظریهپردازی دادهبنیاد بوده است. بدین منظور نوشتههای ویتگنشتاین با تکیه بر خاطرات و نامهها و نیز مطالبی که در باب زندگی و احوالات درونی ویتگنشتاین نگاشته شده ، مورد بررسی قرار گرفته است. با تحلیل دادههای مستخرج شده و دسته بندی آنها در قالب کدهای باز، کدهای محوری و .... مشخص می شود که ویتگنشتاین در شرایط حضور در موقعیت مرگ، دیدگاه فراطبیعت گرایانه خدامحور داشته است. ویتگنشتاین در این دوره با خواندن اناجیل تولستوی و تأثیرپذیری از داستایفسکی، به گونهای بیداری دینی دست یافته بود. در دوره قبل و بعد از جنگ ارزشهای اخلاقی برای او اهمیت داشته است و لذا معنای زندگی برای او در این دورهها را میتوان از سنخ ارزش دانست.
https://jop.ut.ac.ir/article_65722_298f26da984227fcc1abd61b978ad75d.pdf
2017-05-22
95
111
10.22059/jop.2018.220269.1006232
لودویگ ویتگنشتاین
معنای زندگی در موقعیت مرگ
فراطبیعت گرایی خدامحور
طبیعت گرایی
نظریه پردازی داده بنیاد
هوشیار
نادرپور
tashaar15@gmail.com
1
دانش آموختة دکتری فلسفه تطبیقی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران رضا اکبری
AUTHOR
رضا
اکبری
r.akbari@isu.ac.ir
2
استاد گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه امام صادق (ع)
LEAD_AUTHOR
میثم
لطیفی
meisamlatifi@gmail.com
3
دانشیار گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشگاه امام صادق(ع)
AUTHOR
استراوس، آنسلم و جولیت کوربین (1387)، اصول روش تحقیق کیفی: نظریه مبنایی، رویهها و
1
روشها. ترجمه بیوک محمدی، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی.
2
اعتمادی نیا، مجتبی (1391)، بررسی انتقادی تفسیر زالسکی از تجربههای نزدیک به مرگ، هفت آسمان، سال چهاردهم، شماره55، پاییز و زمستان، 79-98
3
اکبری، رضا (1382)، جاودانگی، تهران: موسسه بوستان کتاب.
4
تولستوی، لئو (1393)، اعتراف، ترجمه آبتین گلکار، تهران: نشر گمان.
5
حسینی، مالک (1388)، ویتگنشتاین و حکمت، تهران: هرمس.
6
داناییفرد، حسن. مهدی الوانی و عادل آذر( 1391)، روششناسی پژوهش کیفی در مدیریت: رویکردی جامع، تهران: صفار.
7
راز، جوزف (1390)، معنای زندگی از نگاه سوزان ولف، ترجمه سید علی اکبر موسوی اعظم، مجله دین، شماره 165، تابستان، 90-94
8
سارتر، ژان پل (1365)، تهوع، ترجمه امیر جلال الدین اعلم، تهران: نیلوفر.
9
مالکوم، نورمن و گئورک فون رایت ( 1383)، خاطراتی از ویتگنشتاین، ترجمه همایون کاکاسلطانی، تهران: گام نو.
10
مالکوم، نورمن (1383)، ویتگنشتاین: دیدگاهی دینی، ترجمه محمدهادی طلعتی، قم: دانشگاه مفید.
11
مجتهدی، کریم (1387)، داستایفسکی، تهران: هرمس.
12
متز، تدئوس (1382)، آثار جدید درباره معنای زندگی، نقد و نظر، بهار و تابستان، شماره اول و دوم.
13
ووخترل، کورت. و آدولف هوبنر (1393)، ویتگنشتاین، ترجمه محمد همتی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر پارسه.
14
ویتگنشتاین، لودویگ (1381) ، فرهنگ و ارزش، گردآورنده جی.اچ.فون رایت، تهران: گام نو.
15
ویتگنشتاین، لودویگ (1385)، یادداشتها 1914 – 1916، ترجمه موسی دیباج و مریم حیات شاهی، تهران: سعاد.
16
ویتگنشتاین، لودویگ (1393)، رساله منطقی – فلسفی، ترجمه و شرح سروش دباغ، تهران: هرمس.
17
ویتگنشتاین، لودویگ (1392)، درباره اخلاق و دین، تدوین و ترجمه مالک حسینی و بابک عباسی، تهران: هرمس.
18
ویتگنشتاین، لودویگ (1381)، نامههایی به پائول انگلمان و لودویگ فون فیکر ، ترجمه امید مهرگان، تهران: فرهنگ کاوش.
19
Engelmann, Paul (1968), Letters from Wittgenstein with a memoir, trans. L. Furtnuller, Ed. B. F. Mc Guinness, New York: Horizon.
20
Flowers, F. A. (1999), Portraits of Wittgenstein, England: Thoemmes.
21
Glaser, B. and Strauss, A. (1967), The discovery of the Theory: strategies for qualitative research, New York: Aldine Publishing Company.
22
Goulding, C (2002), Grounded Theory: A practical guide for management, Business and market researchers. London: Sage Publication.
23
Mc Guinness, Brian (2008), Wittgenstein in Cambridge: letters and documents 1911 – 1951, Malden, MA and Oxford: Blackwell.
24
Miles, M. and Huberman, A. (2002), Qualitative data analysis: a sourcebook of new methods. London: Sage.
25
Monk, Ray (1990), Ludwig Wittgenstein: the duty of genius, New York: Vintage.
26
Neuman, Lawrence. (1997), Social research methods: qualitative approaches. 3rd, Boston: Allyn and Bacon.
27
Rennie, D, L, (2006), The Grounded Theory Method: Application of a variant of its procedure of comparative analysis to psychotherapy research. In C. T. Fischer (ed.), Qualitative Research Methods for Psychologists - Introduction through Empirical Studies (59-78). San Diego: Academic Press.
28
Thomson, Garrett (2003), On the meaning of life, California: Wadsworth.
29