نویسنده
چکیده
یکی از پرسشهایی که امروزه برای فیلسوفان تحلیلی مطرح است پرسش از نسبت میان قضایای پیشین (a priori) و پسین (a posteriori) از یک سو و قضایای ضروری (necessary) و ممکن (contingent) از سوی دیگر است تا
چندی پیش یک پاسخ نسبتا رایج به این پرسش آن بود که همه قضایای ضروری پیشین اند (و بالعکس) و همه قاضای ممکن پسین اند (و بالعکس) اما در اسلهای اخیر برخی از فیلسوفان معاصر از جمله سول کریپکی با این دیدگاه مخالفت ورزیده اند د راین مقاله بخشی از دیدگاه های کریپکی تشریح می شود و پس از تقریر ادله وی و استدلالهای ناقدان او ارزیابی نهایی نگارنده عرضه می گردد
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
-
چکیده [English]
One of the questions with which Analytic Philosophers •are concerned today is the relation between a priori and a posteriori statements on the one hand, necessary and contingent statements on the other. Not very long ago the relatively common answer to this question was simply that all necessary statements were a priori (and vice versa), while all contingent statements a posteriori (and vice versa). However, some contemporary philosophers such as Saul Kripke are opposed to this view. The present article deals with Kripke’s ideas regarding this matter as well as the objections raised by his critics. The final evaluation is taken up by the author