نویسنده

چکیده

اصالت یافتن فاعل شناسنده،فاعل فعل اخلاقی،داور زیبا شناختی و پدیدآورنده اثر هنری که از آن با اصطلاحی واحد به «سوبژکتیویسم»تعبیر می شود،نقطه عطفی در تاریخ فلسفه عصر جدید به شمار می آید.این طرز نگرش به روایت تاریخ نگاران فلسفه ،نخستین بروز برجسته خود را دراندیشه دکارت،فیلسوف فرانسوی و کوگیتوی او می یابد،که به تعبیربرخی،«پدر فلسفه جدید» خوانده می شود.دربررسی تاریخ هنر،روی آوردن به دریافت جدیدی از زیبایی در هنرمعماری به ویژه نقاشی دوران نوزایی(رنسانس)و پیدایش پرسپکتیو یا منظر و دورن نمایی در آثا رهنری حاکی از دگرگونی بزرگی در نگاه هنرمندان به دنیای پیرامون خویش و تلقی آن ها از کارشان به عنوان هنرمند است.بدین ترتیب،برخلاف رای تاریخ نگاری مرسوم،سوبژکتیویسمی که این منظر گرایی برپایه آن استواراست،به لحاظ تاریخی نزدیک به یک صدسال پیش از تحول چشم گیر رویکرد به جانب فاعل در فلسفه رخ داده است.کاوش دربن مایه های گرایش به فاعل درهنر و فلسفه نشان می دهد که این گرایش ریشه در پرداختن هنرمندان دوران نوزایی و فیلسوفان عصر جدید به دانش مناظر و مرایا دارد که به نظر می رسد آبشخور واحدی برای این رویکرد درهر دو رشته باشد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

-

چکیده [English]

-