نوع مقاله : علمی -پژوهشی
نویسندگان
1 دانشیار گروه معارف اهلبیت(ع)، دانشکدۀ الهیات و معارف اهلبیت(ع)، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران.
2 دانشآموختۀ دکتری فلسفه، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده
رسالۀ پژوهشهای فلسفی در باب ذاتِ آزادی انسان (1809)، پژوهشی هستیشناختی دربارۀ آزادی بهمثابۀ ذات بشر است که وجه مثبت و تعیینکنندۀ شر را در ذات آزادیِ انسان تصدیق میکند. شلینگ برای تثبیت کردن امکانِ آزادی (شر) در تمامیت هستندگان، بهعنوان یک کل، تمایز هستیشناختیِ «بیناد» و «وجود» را به میان میآورد. هایدگر این تمایز را از ابداعات فلسفۀ شلینگ به شمار میآورد و در رسالۀ شلینگ در باب ذات آزادی انسان (1936)، آن را «شکاف هستی» مینامد. به نظر او، جایگاه آزادی در نظام شلینگ در بنیادی هستیشناختی تحقق مییابد و پرسش او از آزادی قابل تحویل به پرسش از هستی، بهمثابۀ پرسش بنیادیِ فلسفه است. بر این اساس، هدف مهم مقالۀ حاضر، تحلیل تفسیرِ هایدگر از تمایز بنیاد و وجود بهمثابۀ شرط هستیشناختیِ امکان شر در نظام آزادی شلینگ است. این پژوهش در جستجوی پاسخ به این دو پرسش است که چگونه این تمایز، راه را برای تبیین بنیاد هستیشناختیِ امکان شر میگشاید؟ و چرا برای شناخت این دو اصل، باید به بررسی روح انسانی و ذات آن بهمثابۀ آزادی پرداخت؟ نشان خواهیم داد که چگونه در تفسیر هایدگر از خوانش شلینگ، وی علیرغم نزدیکیِ پذیرفتهشدهاش به این تمایز بنیادین، همچنان فلسفۀ ایدئالیستی، از جمله نظام فلسفی شلینگ را در برداشتنِ گام نهایی ورای ساختارهای بنیادینِ متافیزیک اراده و رهایی حقیقی از سنت متافیزیکی ناکام میشمارد
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
"The Metaphysics of Evil"; An Ontological Interpretation of the System of Freedom
نویسندگان [English]
- Ahmad Ebadi 1
- Elham Sadat Karimi Douraki 2
1 Associate professor of Philosophy at University of Isfahan, Isfahan,Iran.
2 Ph.D. of Philosophy. Faculty of Literature and Humanities, University of Isfahan, Isfahan, Iran.
چکیده [English]
The Philosophical investigations in to the Essence of Human freedom (1809) is an ontological research about freedom as human nature, which acknowledges the positive and determining aspect of evil in the nature of human freedom. Schelling mentions the ontological distinction of "ground" and "existence" to establish the possibility of freedom (evil) in the totality of beings, as a whole. Heidegger considers this distinction to be one of the innovations of Schelling's philosophy, and in Schilling's treatise on the Essence of human freedom (1936), he calls it "The distinction of being". In his opinion, the position of freedom in Schelling's system is realized in an ontological foundation, and his question of freedom can be transferred to the question of existence, as the fundamental question of philosophy. the important goal of this article is to analyze Heidegger's interpretation of the distinction between ground and existence as an ontological condition for the possibility of evil in Schelling's system of freedom. This research seeks answers to these two questions: How does this distinction pave the way for explaining the ontological basis of the possibility of evil? And why, in order to know these two principles, it is necessary to examine the human spirit and its essence as freedom? We will show how in Heidegger's interpretation of Schelling's reading, despite his accepted proximity to this fundamental distinction, he still fails idealist philosophy, including Schelling's philosophical system, in taking the final step beyond the fundamental structures of metaphysics of will and true liberation from metaphysical tradition.
کلیدواژهها [English]
- Metaphysics of evil
- Absolute (God)
- System of freedom
- Schelling
- Heidegger