نوع مقاله : علمی-ترویجی
نویسنده
استادیار گروه فلسفه، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت مدرس، تهران، ایران
چکیده
رابطۀ مؤلف با تألیف از جهات مختلف حائز اهمیت است. بخشی از اخلاق پژوهش و نگارش که شامل بررسی انتحال یا سایهنویسی میشود، ناظر به همین موضوع است. استدلال میکنم که همسو با این ایده، ویرایش نیز ممکن است رابطة مؤلف با تألیف را مخدوش کند و خواننده را در موقعیت معرفتی نامناسبی قرار دهد. برای دستیابی به این هدف، از بحثهای معرفتشناسان دربارۀ گواهی کمک میگیرم. دربارة اعتماد به گواهی دیگران، دستکم دو دیدگاه عمده وجود دارد: 1. اینکه باید دلایل یا شواهدی ایجابی له اعتماد بیابیم؛ 2. اینکه کافی است دلایل سلبی علیه اعتماد مطرح نباشد. خواهیم دید که فارغ از اینکه کدام دیدگاه دربارۀ گواهی درست باشد، برای اعتماد به نقد کتابها (و نوشتههای انتقادی از این دست) مستلزم جستجوی دلایل له و علیه اعتماد به منتقد هستیم. مادامیکه ویرایش، این دلایل را حذف کند، بهلحاظ معرفتی موقعیت ما را تضعیف میکند و نمیتوانیم در قبال اعتماد به منتقد موضع مناسبی اتخاذ کنیم. در نهایت به یک اشکال میپردازم. شاید گفته شود همین نگرانی دربارة هر متنی صدق میکند و بنابراین، ویرایش که یک تالی فاسد به نظر میرسد، اصولاً بد است؛ اما ما توضیح میدهیم که لزوماً چنین نیست و نوشتههای انتقادی کوتاه ویژگیهای متمایزی دارند، گرچه مسائل مربوط به گواهی میتواند زمینهساز تأملات بیشتر دربارۀ اصل ویرایش باشد
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
Critiques, Editing, and Epistemology of Testimony
نویسنده [English]
- Seyyed Mohsen Eslami
Assistant Professor Department of Philosophy, Faculty of Humanities, Tarbiat Modares University, Tehran, Iran
چکیده [English]
The relationship between the author and the authored text is important from various aspects. Parts of the ethics of research and writing dealing with plagiarism and ghostwriting may be seen as about this very issue. I argue that, along with this, that editing may distort the relationship between the author and the authored text and put the readers in a problematic epistemic situation. In this regard, I appeal to the debates over epistemology of testimony. There are at least two general views about trust in others’ testimony: that we need positive reasons or evidence to trust, or that it suffices if there are no negative ones against the trust. It turns out that either way, to trust critical book reviews (and similar forms of writing) we need reasons or evidence for and against to trust the author. And as long as editing may eliminate such evidence, it weakens our epistemic situation as we become unable to take an epistemically proper stance toward the author. In the end, an objection is addressed. One might say that the same worry applies to all sorts of texts, and thus editing becomes basically wrong – not only in the case of short critical writings. In response, I argue that this is not necessarily the case since such forms of writing have specific features. Meanwhile, it seems true that considerations about epistemology of testimony can lead to further questions about editing in general
کلیدواژهها [English]
- Editing
- Epistemology of Testimony
- Book Critique
- Ethics of Writing
- Research Ethics