نویسنده

چکیده

در برهان صدیقینی که ابن سینا تقریر کرده به یقینی بودن موجود ما و دفع دور و تسلسل تکیه شده است و ملاصدرا در تقریر برهان صدیقین به اصالت و وحدت وجود بساطت و تشکیک وجود توسل جسته است و در تقریر حکیم سبزواری بر اصالت وجود و بر اینکه برای وجود افراد متباین با لذات نیست بلکه تفاوت افراد وجود به مراتب و ظهورات و اطوار و درجات است تکیه شده است اما در تقریر علامه طباطبایی نیازی به اثبات اصالت و تشکیک وجود و غیر آن نیست زیرا با بررسی اصل وکاقعیت بدون هر قید و شرط به ثبوت ازلی آْن پی برده می شود و از مزایای این تقریر اثبات توحید ذاتی حق تعالی است

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

-

چکیده [English]

Avicenna’s account of B.Sgh depends on “the certitude of being” and “the impossibility of infinite regress” and “vicious circle”, that of Sadra on “the Genuineness of the being”, its “simplicity” and “hierarchicality”, that of sabzevari on “the Genuineness of the being” and on the principles that “whatever truth, owes its truth to the being”, and “the being does not have independent determinations, but its determinations are different only in degrees and modes of manifestation. In A’lameh Tabatabaie, it is not necessary to prove “the genuineness and hierarchicality of the being” since we can reach the eternal truth of any reality just by analyzing the unconditioned ground of it. One of the advantages this account is that it leads to the Unity of God’s Nature.