نوع مقاله : علمی -پژوهشی

نویسنده

دانش‌آموخته دکتری تربیت مدرس

10.22059/jop.2024.365813.1006801

چکیده

مسأله بازشناسی علم از ‌‌‌‌شبهِ‌علم که به مسأله تحدید (demarcation) مشهور است، از جمله مسائل نظری و کاربردی مهم در فلسفه علم است. چالش‌های پیش روی حل مسأله تحدید به دو دسته چالش‌های مربوط به تعریف ملاک و چالش‌های مربوط به کاربست ملاک تقسیم‌ می‌شوند. ‌درحالی‌که غالب مباحث شکل‌گرفته راجع به مسأله تحدید بر چالش‌های تعریف ملاک متمرکز شده‌اند، این مقاله به یکی از چالش‌های مربوط به کاربست ملاک تحدید‌ می‌پردازد. «تعیین مرجع صاحب صلاحیت» برای داوری راجع به علمی یا ‌‌‌‌شبهِ‌علم بودن موارد مظنون به ‌‌‌‌شبهِ‌علم، از جمله این چالش‌ها است. با توجه به گوناگونی نمونه‌های ‌‌‌‌شبهِ‌علم، بغرنج‌ترین حالت تمییز علم و ‌‌‌‌شبهِ‌علم در مواردی مرزی رخ‌ می‌دهد که در آن ادعاهای مظنون توسط افرادی با اعتبار علمی مطرح‌ می‌شوند. در این موارد حتی اگر ملاک روشنی برای تمییز علم از شبه علم داشته باشیم، این که چطور بر اساس این ملاک باید درباره علمی بودن یا نبودن یک دیدگاه داوری کرد و چه کسی صلاحیت این داوری را دارد، چالشی دشوار است. در معرفت‌‌شناسی اجتماعی چنین مواردی مصداقی از مسأله «اختلاف نظر بین متخصصین» به حساب‌ می‌آیند. در این مقاله تلاش‌ می‌شود با اتکا بر راهکارهای این مسأله در معرفت‌‌شناسی اجتماعی و تکمیل آنها با ایده «تقسیم کار شناختی» راهکارهایی برای غلبه بر این چالش پیشنهاد شود.

کلیدواژه‌ها

موضوعات

عنوان مقاله [English]

Insights from Social Epistemology for Thinking about the Demarcation Problem

چکیده [English]

The problem of diagnosing science from pseudoscience- widely known as the Demarcation Problem- has both theoretical and practical significance in philosophy of science. While for decades attempts by philosophers have been dedicated to providing a satisfying solution to this problem, still there is no agreed answer to the question. The difficulties of demarcating science from pseudoscience can be divided into two main categories: challenges for defining a demarcating criterion, and challenges for applying the criterion to the occurred cases. Whereas most of the debates are centered around the first category, this paper focuses on one problem from the second one. Specification of the authority who possesses the necessary competence and legitimacy to discern science from pseudoscience is a difficulty for the application of demarcating criteria. It seems that the most complicated cases for this problem are those in which defenders of the suspected pseudoscience are themselves members of a scientific society. These cases are examples of a situation called “experts’ disagreement” in social epistemology. In this paper, I try to utilize insights from social epistemology about experts’ disagreement and complement them with the idea of “cognitive labor division” to overcome the challenge of finding the competent authority for identifying science from pseudoscience.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Science and Pseudoscience
  • the Demarcation Problem
  • Social Epistemology
  • Experts
  • Disagreement
  • Cognitive Labor Division