نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
فلسفه و حکمت اسلامی، دانشکده الهیات، دانشگاه شهید مدنی آذربایجان
چکیده
از حیث معرفتشناسی کشف «خود»، ماهیت «خود» و ارتباط انسان با «خود» در فلسفه اشراق جایگاه ویژه دارد. مسئلۀ اصلی در این مقاله این است که سهروردی چگونه «خود» را کشف میکند و مکانیسم وی در خودکاوی چیست؟ برای رسیدن به پاسخ سهروردی بین دو نوع مواجهۀ هستیشناسانه و معرفتشناسانه با «خود» تمایز قائل شدهایم. در مواجهۀ هستیشناسانه، انسان در اثرخودکاوی به حقیقت وجودی دست مییابد و این امر وجودی را مبنای کل نظام متافیزیکی خود قرار میدهد آن طوری که در نظام فلسفی ابن سینا شاهدیم. اما از منظر سهروردی مواجهه انسان در کشف «خود» معرفتشناسانه است. در مواجهۀ معرفتشناسانه با «خود» اولین یافتۀ انسان، امری است که دائماً برایش ظهور دارد و نظر به اینهمانی ظهور و ادراک، مکشوف آدمی همان آگاهی است و در نتیجه «خود» همان آگاهی و شعور است. شعوری که مبنای کل نظام معرفتی فیلسوف قرار میگیرد. با توجه به این نوع مواجهه، در این مقاله بین سه مرحله خودکاوی اشراقی یعنی خودآگاهی اشراقی، خودشناسی اشراقی و خودسازی اشراقی تمایز قائل شدهایم. در مرحلۀ خودآگاهی از سه طریق واقعیتی فراتر از بدن مادی کشف میشود. در مرحلۀ خودشناسی با فاصله گرفتن از نظر فلاسفۀ مشایی با تکیه بر رویکرد پدیدارشناختی به این امر دست مییابیم که این امر غیر مادی دائماً بر انسان ظهور دارد، چنین امری نور محض است و در مرحلۀ خودسازی با برقراری دیالکتیک بین انسان و «خود» این نتیجه حاصل میشود که اساساً از خودبیگانگی امری متناقض است. لذا خودکاوی اشراقی سهروردی بنیانی برای معرفتشناسی اشراقی هم در فلسفه خود و هم در فلسفههای بعد از خود تأسیس میکند.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
“Self” in Suhrawardi: Methodological Analysis
نویسنده [English]
- sohrab haghighat
philosophy, theology, shahid madani of azarbaijan
چکیده [English]
The discovery of "Self", the essence of “Self’ and the relationship between man and "Self" have a special place in the philosophy of illumination. The main issue in this article is how Suhrawardi discovers "self" and what is his mechanism in self-analysis? In order to reach Suhrawardi's answer, we have distinguished between two types of ontological and epistemological encounters with "self". In the ontological confrontation, man achieves the existential truth through self-analysis and makes this existential matter the basis of his entire metaphysical system, as we see in Ibn Sina's philosophical system. But from Suhrawardi's point of view, the human encounter in the discovery of "self" is epistemological. In the epistemological encounter with "self", the first finding of man is something that constantly appears to him, and according to the identity of appearance and perception, man's discovered is consciousness, and as a result, "self" is consciousness. Consciousness that is the basis of the philosopher's entire knowledge system. Considering these kinds of encounter, in this article we have distinguished between three stages of self-analysis, i.e. illuminated self-awareness, illuminated self-knowledge and illuminated self-improvement. In the stage of self-awareness, a reality beyond the material body is discovered in three ways. In the stage of self-knowledge, by distancing from the Peripatetics philosophers and relying on the phenomenological approach, we reach the fact that this non-material thing constantly appears to man, such a thing is pure light. In the stage of self-development, by establishing a dialectic between man and "self", the conclusion is reached that alienation is a contradictory thing. Therefore, suhrawardi’s illuminated self-analysis establishes a foundation for illumination epistemology both in its own philosophy and in the philosophies after it.
کلیدواژهها [English]
- Appearance
- self-awareness
- self-knowledge
- self-improvement
- Suhrawardi