نوع مقاله : علمی -پژوهشی
نویسندگان
1 دانشکده ادبیات دانشگاه تهران - گروه فلسفه
2 دانشکده ادبیات دانشگاه تهران
چکیده
در بخش نخست این مقاله از زمینهی تاریخی و فلسفی طرح استعاره پرسش میشود. این زمینه با طرح تقابل دو زمینه پر رنگ میشود: تقابل سازواری استعاره و فلسفه در ارسطو و ناسازواری فلسفه (به ویژه فلسفهی کانت) و سورئالیسم در دوران مدرن. مفهوم استعارهی رادیکال میکوشد این ناساوزاری را به سازواری برساند. کاسیرر با طرح استعارهی رادیکال متافیزیک، متافوریک و متاباسیس را کنار یکدیگر قرار میدهد. متافیزیک حاصل متافوریکی است که خود برآمده از ارتکاب به متاباسیس است. این متافیزیک، همان وجود روزمرهی پیشرو را وجودی الوهی تلقی میکند. برای الوهی دیدن جهان باید جهش کرد و طفره رفت، همچنان که درست در سورئالیسم جهش میکنیم و طفره میرویم. از اینرو توجه به اصل لایبنیستی طبیعت دچار طفره نمیشود، سرنخ ما در این بحث است. استعارههای ارسطو مبتنی بر مماثلث بودند و لذا اصل لایب-نیتسی را برآورده میساختند. اما سورئالیسم با استعارههای خود از این اصل تخطی میکند. کاسیرر برای حل این ناسازواری، استعارهی رادیکال را درون پارادایم گشت کپرنیکی طرح میکند. ما از آن رو که در استعارهی رادیکال از جزء به کل جهش میکنیم، و خود کل را در خود جزء میبینیم، همواره گشوده به کل هستیم و زیرا زبان گزافکار درون فرهنگ استعارههای رادیکال میسازد و این استعارهها مقولهها را میآفرینند و هستی را در چشماندازی برای ما گرد میآورند. سنجهی این چشماندازها در خود آنهاست. این مقاله با طرح دو معنا از واژهی رادیکال: یعنی"رادیکال به مثابه بنیادین" و "رادیکال به مثابه کاملا مباین" این بحث را پیش میبرد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
the fundamental place of metaphor in philosophy reflected upon by different meanings of radical metaphor in Cassirer's philosophy
نویسندگان [English]
- vahid ahmadi 1
- Mohammadreza Beheshti 2
1 Tehran university
2 Tehran university
چکیده [English]
In first part of this article, we ask after historical and philosophical underground of metaphor. This underground is accentuated when we set the stage for a contrast. This contrast come to the fore as we notice the concordance between philosophy and metaphor-construction in Aristoteles and the discordance between Critical philosophy and Surrealism. Radical metaphor tries to resolve this discordance. Cassirer put metaphysics, metaphoric and metabasis together. Metaphors that are made through committing metabasis are very conditions of theoretical-conceptual thinking and make this possible. Metabasis that’s come from one of the Aristotle's prohibitions, means jumping from one genus to another one. So we run through this thesis with the help of our Ariadne's thread, say, Leibniz's principle: Natura non facit saltus. Classical Aristotelian metaphors are of analogical nature and meet with the Leibniz's principle. But surrealism brings about metaphors that transgress this Leibnizian principle. Cassirer resolve the problem with relocating Kopernikanische Drehung in his philosophy of culture. Language creates radical metaphors. Jumping from part to whole is the very basement that makes possible grasping the world in an aesthetically integral, view, no matter this view may distort the reality because this view is of innate standard. We distinguish between to meaning of Radical metaphor and proceed: Radical metaphor as fundamental metaphor and Radical metaphor as radically different metaphor.
کلیدواژهها [English]
- Radical
- metaphor
- concept
- .Culture.metabasis