نوع مقاله : علمی -پژوهشی
نویسنده
پژوهشگر
چکیده
مسئلۀ شرّ به عنوان یکی از مهمترین مسائل فلسفۀ دین، بر این پیشفرض مبتنی است که اگر خداوند قادر و خیر مطلق وجود دارد، بایستی از وقوع شرّ جلوگیری میکرد و وجود شرّ در عالم، با وجود او تناقض منطقی دارد. حال اگر دیدگاهی ضمن پذیرش پیشفرض اولیه، بتواند پاسخی برای این تناقض ارائه دهد، مسئلۀ شرّ را حل کرده است. در این مقاله سعی میشود ضمن بررسی مبانی کلّی نظام هستی شناختی دین زرتشتی و فلسفۀ اشراقی سهروردی همچون عدمی بودن شرّ، امکان، نقص و معلولیت به عنوان منابع هستی شناختی شرّ و لزوم حرکت زمانمند موجودات عالم عنصری از نقص به کمال و از قوه به فعل در بستر زمان به عنوان کیفیت بروز شرور، بر مبنای این اصول کلّی، به پرسشهای مسئلۀ شرّ پاسخ دهیم. مسئلۀ شرّ به عنوان یکی از مهمترین مسائل فلسفۀ دین، بر این پیشفرض مبتنی است که اگر خداوند قادر و خیر مطلق وجود دارد، بایستی از وقوع شرّ جلوگیری میکرد و وجود شرّ در عالم، با وجود او تناقض منطقی دارد. حال اگر دیدگاهی ضمن پذیرش پیشفرض اولیه، بتواند پاسخی برای این تناقض ارائه دهد، مسئلۀ شرّ را حل کرده است.مسئلۀ شرّ به عنوان یکی از مهمترین مسائل فلسفۀ دین، بر این پیشفرض مبتنی است که اگر خداوند قادر و خیر مطلق وجود دارد، بایستی از وقوع شرّ جلوگیری میکرد و وجود شرّ در عالم، با وجود او تناقض منطقی دارد.
کلیدواژهها
موضوعات
عنوان مقاله [English]
The answer to the problem of evil based on some Avestan texts and narrations from Ishrāqī wisdom
نویسنده [English]
- sara ghezelbash
researcher
چکیده [English]
The problem of evil, as one of the most important issues in the philosophy of religion, is based on the assumption that if God is omnipotent and absolutely good, He should have prevented the occurrence of evil, and the existence of evil in the world is a logical contradiction with His existence. Now, if a perspective, while accepting the initial assumption, can provide an answer to this contradiction, it has solved the problem of evil. In this article, we will try to answer the questions of the problem of evil based on these general principles, while examining the general principles of the ontological system of Zoroastrianism and Suhrawardī's Ishrāqī philosophy, such as the non-existence of evil, possibility, defect, and disability as ontological sources of evil, and the necessity of the temporal movement of the beings of the elemental world from defect to perfection and from potential to actual in the context of time as the quality of the manifestation of evil.The problem of evil, as one of the most important issues in the philosophy of religion, is based on the assumption that if God is omnipotent and absolutely good, He should have prevented the occurrence of evil, and the existence of evil in the world is a logical contradiction with His existence. Now, if a perspective, while accepting the initial assumption, can provide an answer to this contradiction,
کلیدواژهها [English]
- Good and evil"
- Avesta"
- Hormozd"
- Ahrīman"
- Ishrāqī philosophy"
- "
- Problem of Evil"
)