نوع مقاله : علمی -پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی دکترای فلسفه دانشگاه تهران
2 دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تهران
چکیده
تفکر فلسفی غرب در عصر جدید، تحولی بنیادین پیدا کرد. دکارت با مقدم کردن اندیشه بر وجود، امکان شناخت در بستر وجود را مرتفع کرد و انسان، جهان و خداوند را مبدل به تصور و ایده نمود. در چنین شرایطی، مهمترین مسئله این است که چگونه میتوان به خود، خداوند و جهان شناخت پیدا کرد. تنها راه برای دکارت، حصول شناخت از طریق رفلکشن (reflection) در ایدههای فکر، امتداد و کمال بود. از نظر او این کار از طریق شهود عقلانی صورت میگیرد. پس از دکارت، میراث او، یعنی شناخت از طریق رفلکشن، در تفکر غرب باقی ماند و جایگاه بسیار مهمی در شناخت پیدا کرد. هرچند اهمیت نقش رفلکشن در تفکر لاک، بارکلی، لایبنیتس و کانت بسیار آشکار است، اما رفلکشن در تفکر فیشته نقشی بنیادین پیدا میکند. در نظام فلسفی فیشته، شناخت مبتنی بر شهود عقلی است و شهود عقلی بر رفلکشن استوار است. فیشته بر این امر تصریح میکند که «شهود به معنای واقعی فقط برای رفلکشن فلسفی متعین میشود» . وی رفلکشن را به روش مبدل میکند. نویسنده درصدد اثبات این مطلب است که روش رفلکتیو در نظام فلسفی فیشته چیزی جز بسط و تحقق نقد اول کانت نیست.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Reflection and It,s Conceptual Evolution in Fichte,s Thought
نویسندگان [English]
- Zohre Memari 1
- Hamid Talebzadeh 2
1 Phd. student in Philosophy , University of Tehran
2 Associate Professor of Philosophy, University of Tehran
چکیده [English]
The western philosophical thoughts in modern age underwent basic changes. Because of the priority of thought over being and conversion of human, God and world into idea in Descartes, the question arises that how the knowledge is possible, or in other words, how can we know ourselves, God and the world. As the ideas are not in the same and common existential context, the only way to acquire knowledge, Descartes believes, is reflecting on the ideas namely thought, perfection and extension by intellectual intuition. Reflection as Descartes' heritage, has a prominent position in western thoughts. The role of perfection in the thoughts of Locke, Berkeley, Leibniz and Kant is evident but in Fichte's philosophical system it is so crucial. Knowledge in Fichte's philosophical system is based on intellectual intuition while intellectual intuition is itself based on reflection. Fichte affirms that "Intuition is now determined, though only as such for philosophic reflection ", so he turned the reflection into method. This article investigates the relation between the reflective method of Fichte and Kant's System of thought and shows that the Fichte's philosophical system is nothing but a development and realization of Kant's Critique of pure reason.
کلیدواژهها [English]
- Reflection
- Cognition
- Kant
- Reflective method
- Fichte